اندازهگيري فشارخون در تمام مواردي که ارزيابي سلامت قلبيـعروقي در آنها ضروري است از جمله غربالگري پرفشاري خون و پايش اثربخشي درمان در مبتلايان به پرفشاري خون انديکاسيون دارد. در شرايط سرپايي معمول، اندازهگيري فشارخون در حقيقت به طور غيرمستقيم انجام ميگيرد. تکنيکهاي صحيح براي حصول اطمينان از اندازهگيريهاي يکنواخت و قابل اعتماد حايز اهميت هستند...
ادامه متن و مشاهده کاملترین فیلم آموزشی اندازه گیری قشار خون در ادامه مطلب
انديکاسيونها
اندازهگيري فشارخون در تمام مواردي که ارزيابي سلامت قلبيـعروقي در آنها ضروري است از جمله غربالگري پرفشاري خون و پايش اثربخشي درمان در مبتلايان به پرفشاري خون انديکاسيون دارد. در شرايط سرپايي معمول، اندازهگيري فشارخون در حقيقت به طور غيرمستقيم انجام ميگيرد. تکنيکهاي صحيح براي حصول اطمينان از اندازهگيريهاي يکنواخت و قابل اعتماد حايز اهميت هستند.
کنترانديکاسيونها
اندازهگيري فشارخون در شريان براکيال عموما اقدامي ساده و بدون عارضه است. با اين حال، وضعيتهايي وجود دارد که در آنها فشارگيري از يک بازوي خاص ممکن است مناسب نباشد؛ چنين وضعيتهايي شامل موارد زير است: وجود يک شانت شرياني ـ وريدي، جراحي اخير گره لنفاوي زيربغلي يا هرگونه دفورميتي يا تاريخچه جراحي که با دسترسي صحيح يا خونرساني به بالاي بازو تداخل کند. در صورتي که اين کنترانديکاسيونهاي نسبي وجود داشته باشند، فشارخون بايد در بازوي طرف مقابل ارزيابي شود. همچنين ممکن است مشکلاتي از قبل وجود داشته باشند که با صحت يا تفسير مقادير اندازهگيري شده تداخلکنند از جمله کوارکتاسيون آئورت، ناهنجاريهاي شرياني ـ وريدي، بيماري انسدادي شرياني يا وجود برويي در منطقه آنتهکوبيتال. در صورتي که نتوان از هيچکدام از بازوها استفاده کرد، ممکن است اندازهگيري فشارخون در پا انديکاسيون پيدا کند.
تجهيزات
تجهيزات ضروري براي اندازهگيري فشارخون شامل گوشي و فشارسنج است. لوله گوشي بايد به اندازه کافي بلند باشد تا اجازه دهد که فرد فشارگيرنده در هنگام مشاهده مانومتر در سطح چشمها، صداهاي کوروتکوف(Korothoff) را نيز سمع نمايد. استفاده از طرف بل صفحه گوشي سمع صداهاي کوروتکوف با فرکانس پايين را تسهيل مينمايد. دستگاه فشارسنج متشکل از يک کاف فشارخون حاوي يک محفظه قابل اتساع، يک پمپ لاستيکي با يک دريچه قابل تنظيم براي دميدن هوا، لولههايي که کاف را به محفظه متصل ميکنند و يک فشارسنج است(شکل1). بازرسي و تنظيم دورهاي تجهيزات به منظور حصول اطمينان از مناسب بودن وضعيت کارکردي دستگاه ضروري است. براي اندازهگيري صحيح، تنظيم به تناوب هر 6 ماه توصيه ميشود.
شکل 1. تجهيزات مورد استفاده در اندازه گيري فشارخون.
بسياري از موسسات مانومترهاي جيوهاي را از نظام باليني خارج کردهاند و آنها را با مانومترهاي غيرمايع (aneroid) جايگزين نمودهاند. مراحل مورد نياز براي اندازهگيري صحيح فشارخون با يک مانومتر آنروييد يا جيوهاي يکسان هستند.
آمادگي
اتاق معاينه بايد آرام و داراي دماي مناسب باشد. به طور ايدهآل، فشارخون نبايد در صورتي که بيمار اخيرا مشغول فعاليت فيزيکي بوده، سيگار کشيده، کافئين مصرف کرده يا طي 30 دقيقه قبل غذا خورده، اندازهگيري شود.
وضعيت قرارگيري بيمار
وضعيت صحيح قرارگيري بيمار براي اندازهگيري صحيح فشارخون ضروري است. پشت و پاهاي بيمار بايد تکيهگاه داشته باشند، رانها روي هم قرار نگيرند و پاها روي يک سطح سفت قرار داده شوند.
بازويي که براي اندازهگيري فشارخون مورد استفاده قرار خواهد گرفت بايد تا شانه برهنه شود و اگر آستين لباس بيماري بالا زده ميشود بايد شل باشد تا با جريان خون يا قرار گيري مناسب کاف فشارخون تداخل نکند. بازوي بيمار بايد تکيهگاه داشته باشد و همسطح قلب قرار گيرد. مانومتر بايد همتراز چشمان فرد فشارگيرنده قرار داشته باشد.
اندازه بازو
يک اشتباه شايع در اندازهگيري فشارخون استفاده از يک کاف با اندازه نامناسب است. کافهاي با اندازه کوچک به تخمين بيش از حد فشارخون منجر ميشوند. انتخاب يک کاف با اندازه مناسب نيازمند ارزيابي محيط بازوي بيمار در ناحيه مياني بازو است. نقطه وسط فاصله ميان آکروميون و زايده اولهکرانون، نقطه مياني بازو را مشخص مينمايد (شکل2). سپس محيط بازو در اين ناحيه اندازهگيري ميشود.
شکل 2. انداز هگيري هاي بازو براي ارزيابي اندازه کاف.
اندازه کاف
کافها معمولا با نشانگرهاي خطي به منظور تسهيل در انتخاب کاف مناسب، مشخص ميشوند. خط شاخص به طور عمودي نسبت به طول کاف قرار دارد و نشانگر خطکشي به موازات طول کاف امتداد مييابد. هنگامي که کاف به دور بازوي بيمار پيچيده شده است، خط شاخص بايد درون محدوده نشانگر خطکشي بيفتد و نقطه مياني محفظه بايد روي شريان براکيال قرار گيرد.
علاوه بر خطوط شاخص و نشانگر خطکشي، کافها اغلب اندازه يا محدوده اندازهها را نشان ميدهند (به طور مثال بزرگسال يا بزرگسال بزرگ). اندازههاي درج شده روي کاف بايد با محيط بازو مطابقت داشته باشند (جدول1). اگرچه اينها ممکن است راهنماييهاي سودمندي باشند، مهمترين نکته آن است که کاف مورد استفاده براساس اندازهگيري بازو و تناسب ميان خطوط شاخص و نشانگر خطکشي در هنگام قرارگرفتن کاف بر روي بازوي بيمار انتخاب شده باشد. کاف بسيار کوچک ممکن است به طور کاذب سبب اندازهگيري بالاي فشارخون شود.
بستن کاف
کاف بايد بر روي بازوي برهنه، تقريبا 2 سانتيمتر بالاي چين آرنج قرار گيرد به طوري که خط وسط محفظه (که معمولا توسط کارخانه سازنده مشخص شده است) مستقيما روي شريان براکيال قرار گيرد (شکل 3). کاف بايد محکم بسته شود ولي بايد به گونهاي باشد که اجازه دهد 2 انگشت به زير آن بلغزد.
فشار انسداد نبض
باد کردن کاف تا يک سطح اختياري با خطر باد کردن بيش از حد و ناراحتي بدون دليل بيمار يا تخمين کمتر از حد فشارخون سيستولي همراه است. براي جلوگيري از تخمين کمتر از حد فشارخون به علت ايجاد وقفه در سمع، بايد فشار انسداد نبض را تعيين نمود. اين کار ميتواند براي تخمين فشار مناسب ابتدايي باد شدن کاف مورد استفاده قرار گيرد. وقفه سمع هنگامي ايجاد ميشود که به دنبال پيدايش اولين صدا، قطع متناوب صداهاي کوروتکوف ابتدايي وجود دارد. اين حالت با احتمال بيشتري در بيماران مسن دچار پرفشاري خون وجود دارد و ممکن است به تخمين کمتر از حد فشارخون سيستولي بينجامد. تخمين فشارخون سيستولي با اولين اندازهگيري فشار انسداد نبض، به اجتناب از اندازهگيري اشتباه فشارخون سيستولي کمک ميکند.
جدول1. اندازههاي کاف فشارخون |
||
محيط بازو (سانتيمتر) |
ابعاد محفظه (سانتيمتر) |
اندازه کاف |
26-22 |
22×12 |
بازوي بزرگسال- کوچک |
34-27 |
30×16 |
بازوي بزرگسال |
44-35 |
36×16 |
بازوي بزرگسال- بزرگ |
52-45 |
42×16 |
ران بزرگسال |
به منظور اندازهگيري فشار انسداد نبض، با لمس نبض راديال، کاف را با سرعت تا فشار تقريبا mmHg80 پر کندي، سپس سرعت باد کردن را تا تقريبا mmHg10 در هر 3-2 ثانيه کاهش دهيد، در اين حالت به فشاري که در آن نبض قطع ميشود توجه کنيد. پس از آنکه نبض قطع شد، کاف را با سرعت 2 ميليمتر جيوه در ثانيه خالي کنيد و در اين حالت دقت کنيد که نبض چه زماني پديدار ميشود. اين فشار، نشاندهنده فشار انسداد است.
شکل 3. وضعيت قرارگيري کاف فشارخون.
اندازهگيري فشارخون
صفحه بل گوشي را روي شريان براکيال قرار دهيد و فشار متناسبي وارد نماييد تا انتقال خوب صدا بدون اعمال فشار بيش از حد بر شريان امکانپذير گردد. به منظور اجتناب از صداهاي زايد در هنگام خالي کردن کاف، مطمئن شويد که گوشي با لباس بيمار يا کاف فشارخون در تماس نيست. پس از آنکه فشار انسداد نبض تعيين شد، اندازهگيري شنيداري فشارخون را با بادکردن سريع کاف تا سطح mmHg30-20 بالاتر از فشار انسداد نبض آغاز نماييد. سپس کاف را با سرعت 2 ميليمتر جيوه در ثانيه خالي کنيد و در اين حال به صداهاي کوروتکوف گوش دهيد.
صداهاي کوروتکوف
هنگامي که کاف خالي ميشود، جريان خون متلاطم (turbulent) شريان براکيال مجموعهاي از صداها را ايجاد ميکند. به طور کلاسيک، اين صداها براساس 5 مرحله توصيف شدهاند. مرحله 1 با يک صداي واضح ضربهاي مکرر مشخص ميگردد که با پديدار شدن مجدد نبض قابل لمس همزمان است. پيدايش اولين صداي مرحله 1 معادل فشارخون سيستولي است.
طي مرحله 2، سوفلهاي قابل سمعي در صداهاي ضربهاي شنيده ميشوند. در مراحل 3 و 4، هنگامي که اندازهگيري فشار به فشار دياستولي نزديک ميشود، تغييرات کم صدا شدن در صداهاي ضربهاي رخ ميدهند (معمولا در فاصله mmHg10 تا فشارخون دياستولي حقيقي). مرحله 5 درواقع يک صدا نيست؛ اين مرحله ناپديد شدن صداها را نشان ميدهد و معادل فشارخون دياستولي حقيقي است.
به منظور حصول اطمينان از رسيدن به فشار دياستولي، به خالي کردن فشار کاف به ميزان mmHg10 ديگر کمتر از صداي پنجم کوروتکوف ادامه دهيد.
حداقل 2 بار فشارخون را با فواصلي به مدت حداقل يک دقيقه اندازه گيري کنيد. ميانگين اندازهگيريها را به عنوان فشارخون بيمار ثبت نماييد.
طبقهبندي فشارخون
فشارخون طبيعي بزرگسالان به صورت فشار سيستولي کمتر از mmHg120 و فشار دياستولي کمتر از mmHg80 تعريف ميشود. فشارخونهاي بالاتر مقدمه پرفشاري خون و پرفشاري خون در نظر گرفته ميشوند و پرفشاري خون نيز به نوبه خود به 2 مرحله تقسيمبندي ميشود (جدول 2).
خطاي اندازهگيري
يک خطاي شايع در اندازهگيري فشارخون، ايجاد تورش مشاهده کننده است که به دو شکل روي ميدهد. شکل اول هنگامي رخ ميدهد که فرد فشارگيرنده ترجيح رقم انتهايي را نشان ميدهد و نوع دوم زماني روي ميدهد که فرد فشارگيرنده رقمهاي انتهايي را گرد ميکند، يعني هنگامي که سطوح ثبت شده فشارخون به رقمهاي صفر و 5 گرد ميشود. درجهبندي مانومتر عموما با فواصل
mmHg 2 افزايش مييابد، از اين رو يک رقم انتهايي 5 اساسا خوانده نميشود و رقم انتهايي صفر تنها در 20? موارد روي ميدهد. خالي کردن کاف با سرعت مناسب و ثبت دقيق ناپديد شدن و پديدار شدن صداهاي کوروتکوف عموما اندازهگيري دقيق را تسهيل ميکند.
جدول2. طبقهبندي فشارخون |
||
طبقهبندي |
فشار سيستولي(mmHg) |
فشار دياستولي(mmHg) |
طبيعي |
<120 |
<80 |
مقدمه پرفشاري خون |
139-120 |
89-80 |
مرحله I پرفشاري خون |
159-140 |
99-90 |
مرحله II پرفشاري خون |
?160 |
?100 |
*براي طبقهبندي فشارخون به عنوان طبيعي، شرايط لازم براي هر دو فشارهاي سيستولي و دياستولي بايد احراز شوند؛ براي بقيه دستهها، شرط يکي از فشارهاي سيستولي يا دياستولي بايد احراز شود. |
خطاي اختلاف ديد (parallax) ممکن است هنگامي که از فشارسنجهاي جيوهاي استفاده ميشود و سطح چشمان فرد مشاهده کننده با سطح ستون جيوه همتراز نيست روي دهد. چنين عدم همراستايي ميان چشم و سطح مقعر ستون جيوه ممکن است سبب شود که اين سطح بالاتر يا پايينتر از موقعيت واقعي آن خوانده شود.
شرايط ويژه
وضعيتهاي باليني خاصي ممکن است اندازهگيري فشارخون يا تفسير آن را پيچيده نمايند. در صورت وجود آريتميها و نامنظمي ضربان قلب، نامنظمي در زمانبندي صداهاي کوروتکوف (به طور مثال، فيبريلاسيون دهليزي) ميتواند صحت اندازهگيري را کاهش دهد. صحت را ميتوان با کاهش سرعت خالي کردن کاف و به وسيله محاسبه ميانگين چند اندازهگيري بهبود بخشيد.
بيماري شرياني آترواسکلروتيک ميتواند باعث ادامه يافتن صداهاي قابل سمع کوروتکوف (طولاني شدن مرحله 4 کوروتکوف يا فقدان مرحله 5) عليرغم خالي شدن کاف تا صفر ميليمتر جيوه شود. اين حالت سيستول ماندگار ناميده ميشود و ممکن است در بيماران مسن و حين بارداري روي دهد. در اين وضعيت، دياستول بايد با توجه به پيدايش چهارمين صداي کوروتکوف تخمين زده شود.
گاهي بيماري با محيط بازوي فوقالعاده بزرگ نيازمند يک کاف با اندازهاي است که نميتواند به طور کافي بين حفره آنتهکوبيتال و قسمت فوقاني بازو قرار گيرد. اين امر ممکن است به ناراحتي بيمار و اعمال فشار ناکافي بر شريان براکيال منجر شود. در صورتي که يک کاف مناسب نميتواند بالاي شريان براکيال به خوبي قرار گيرد، شايد بهتر باشد که يک کاف روي ساعد قرارگيرد و صداهاي کوروتکوف روي شريان راديال سمع شوند. بايد اطمينان حاصل کرد که ساعد بر تکيهگاهي همسطح با قلب قرار دارد. اگر ساعد پايينتر از سطح قلب باشد، ممکن است افزايش کاذب در فشار به علت افزايش نيروهاي هيدرواستاتيک روي دهد.
فشارخون طبيعي طي زمان 24 ساعت نوسان پيدا ميکند. در برخي شرايط، ممکن است عاقلانه باشد که اندازهگيريها در زمانهاي متناوب طي روز انجام گيرد، به ويژه هنگام تشخيص يا پايش پرفشاري خون. همچنين در نظر گرفتن زمانبندي و نوع داروهاي ضد پرفشاري خون مورد استفاده در هنگام تفسير اندازهگيريهاي فشارخون در بيماران مبتلا به پرفشاري خون حايز اهميت است.
منبع: نشریه نوین پزشکی شماره ۴۳۳